هر چند نام "حران" برای بسیاری از مردم عادی و گردشگران به اندازه استانبول، آنتالیا و ازمیر شناخته شده نیست اما جویندگان علم و فرهیختگان و محققان تمدن اسلامی با این نام به خوبی آشنا هستند. این منطقه زمانی در اوج شکوفایی علمی قرار داشت و سهم به سزایی در شکل گیری و رشد و شکوفایی تمدن ایرانی و اسلامی ایفا کرده است. "الرها" یا همان حران، شهری بسیار کهن در بین النهرین است که اکنون در استان شانلی ‌اورفا در شرق کشور ترکیه قرار دارد. منابع تاریخی، این شهر را منزل ابراهیم پیامبر دانسته اند و به ویژه به عنوان مرکز عمده صابئین و دین آنها دارای شهرت است.

هر چند نام "حران" برای بسیاری از مردم عادی و گردشگران به اندازه استانبول، آنتالیا و ازمیر شناخته شده نیست اما جویندگان علم و فرهیختگان و محققان تمدن اسلامی با این نام به خوبی آشنا هستند. این منطقه زمانی در اوج شکوفایی علمی قرار داشت و سهم به سزایی در شکل گیری و رشد و شکوفایی تمدن ایرانی و اسلامی ایفا کرده است. "الرها" یا همان حران، شهری بسیار کهن در بین النهرین است که اکنون در استان شانلی ‌اورفا در شرق کشور ترکیه قرار دارد. منابع تاریخی، این شهر را منزل ابراهیم پیامبر دانسته اند و به ویژه به عنوان مرکز عمده صابئین و دین آنها دارای شهرت است.

برخی مورخان معتقدند که "الرها" نخستین شهری است که پس از رویداد طوفان نوح ساخته شده است.[۱] در عهد باستان، تحولات سیاسی و به تبع آن لشکرکشی‌ ها موجب می ‌شد تا برخی از شهرها گاهی جزء ایران و گاهی جزء روم باشند. شهرهای الرها و نصیبین هم از این کشاکش بی ‌نصیب نبودند. این شهر در سال ۵۳ پس از میلاد محل درگیری سهمگین میان لشکریان شاهنشاهی اشکانی و جمهوری روم بوده که در این جنگ سورنا فرمانده سپاه ایران با ۱۰۰۰۰ نیرو موفق به شکست کراسوس فرمانده سپاه روم با ۱۲۰۰۰۰ نیرو می ‌شود که این جنگ آغاز جنگهای ۷۰۰ ساله میان ایران و روم بوده است.

http://www.ajansurfa.com/images/haberler/8281-0.jpeg

آثار باقیمانده از شهر شعیب در حران

همچنین شکست یوویانوس و معاهده رسوا کننده او با شاپور دوم موجب شد که شهر نصیبین (در نزدیکی الرها)، تحت تسلط ایران درآید، ولی الرها هم‌ چنان در قلمرو حاکمیت روم باقی ماند. نتیجۀ معاهده این شد که بسیاری از مردم تحصیل‌کرده ثروتمند نصیبین، بیدرنگ به الرها بروند و در پی آن، پادشاه اسکانی یک مدرسۀ ایرانی در این شهر ساخت. الهیات مهم‌ ترین قسمت این دانشگاه و پس از آن، علم طب در درجه دوم بود.

ابن قتیبه معتقد است که نام حران از اسم یکی از برادران ابراهیم پیامبر به نام حاران بن تارح بن ناحور و پدر حضرت لوط گرفته شده است.[۲] در سه فرسخی شمال آن مکانی است موسوم به مولد (مکان ولادت) ابراهیم یا الرها که گویند زایش ابراهیم پیامبر در آنجا بوده است.[۳] این نام تا آغاز سده نهم روی این شهر باقی بود و از آن پس رومیان آنرا ادسا نامیدند که این نام هم حدود ۷۰۰ سال باقی ‌ماند و پس از آنکه در قرن شانزدهم میلادی (۱۵۱۷ میلادی / ۸۹۶ هجری) ترکان عثمانی در دوره سلطان سلیم آنجا را از حکومت ممالیک حلب گرفتند و نام «اورفا» را به آن دادند.

امروزه حران مخروبه ای بیش نیست که در اطراف آن کولیها و عشایر عرب زبان در فصل زمستان چادر می زنند و به دامداری و گوسفند چرانی مشغول می ‌شوند و در فصل تابستان با توجه به خشکی زمین و گرمای هوا به کناره‌ های دریای مدیترانه در استان هاتای و یا به سوریه کوچ می‌کنند. جمعیت کوچکی از بومیان نیز در آلونکهای گلی و محقری در آنجا زندگی می کنند و از طریق راهنمایی گردشگران و یا فروش صنایع دستی امرار معاش می کنند.

حران؛ حلقه اتصال تمدن یونانی با تمدن ایرانی / اسلامی

آلونکهای گلی، نمادی از بافت قدیمی شهر حران می باشد

اهمیت این شهر علاوه بر اینکه محل ظهور تعدادی از پیامبران الهی است و بدان سبب نیز به شهر پیامبران معروف است، به دلیل نقشی است که در رشد و گسترش علوم عقلی و نقلی چه قبل از اسلام و چه بعد از آن داشته است. تمدن اسلامی اگرچه شکل و قالب خود را از فرهنگ اسلامی داشته است اما در بدنه آن عناصر مختلفی از فرهنگهای ادیان قدیم و ملل مجاور نیز وجود داشت و دیگر ملتها که به نحوی با جامعه مسلمانان ارتباط داشتند و به عنوان پیروان سایر ادیان، حیات فکری و دینی و اجتماعی خود را تداوم می دادند؛ در ترکیب فرهنگ و تمدن اسلامی سهیم هستند.

مهمترین این اقلیتها سریانی ها، نسطوری ها و یعقوبی ها از فرق مسیحی و صابئی و دیگر فرق و مذاهب بوده اند. سریانی ها اما در این میان نقش مهمی را ایفاء کرده اند و می توان آنها را حلقه اتصال فرهنگ یونانی و اسلامی دانست، زیرا به دلیل ناتوانی مسلمانان در فهم و ترجمه آثار فلسفه و علوم یونانی، طبیعی بود که به متخصصان و زبان دانان آشنا با فرهنگ و زبان یونانی نیاز داشتند. این متخصصان، زبان دانان سریانی بودند که در منطقه حران می زیستند. سریانی ها قومی از مسیحیان بودند که به زبان سریانی تکلم می کردند. زبان سریانی یکی از شاخه های زبان آرامی است که در بین النهرین و مناطق مجاور آن گسترش داشت. این زبان امروزه از رونق افتاده و در معرض انقراض کامل قرار دارد. مهمترین مراکز علمی نسطوری ها در شهرهای رها و نصیبین بوده است.

نفوذ علوم یونانی به شهر حران بیشتر از طریق انطاکیه صورت گرفت. انطاکیه یکی از مراکز مهم علوم در آن زمان بوده است. منبع اصلی علوم در این مرکز نیز از اسکندریه بدانجا منتقل شده بود. لیکن آغاز دوره تعلیم در حران از وقتی است که آئین مسیح در این شهر رسمیت یافت. پس از آنکه در سال ۳۶۳ میلادی ایرانیان در حران یک مرکز علمی بنا کردند، از استادان فارغ التحصیل از مرکز علمی اسکندریه استفاده می شد که به زبان یونانی تدریس می کردند. پس از آن نسطوریان در این مدرسه تربیت یافتند که در راس آنها سرجیوس راس عینی قرار داشت. این افراد علوم یونانی را می آموختند و بعدها آنها را به زبان خود (سریانی) ترجمه می کردند. بیشتر این متون در دوره عباسی از سوی نسطوریها به زبان عربی ترجمه شدند.[۴] 

نقش حران در گسترش و شکوفایی مراکز علمی ایرانی

مهاجرت دانشمندان علوم طب و فلسفه از مرکز علمی حران به ایران در دوره ساسانی در اثر تنگ ‌نظری ‌ها و اختلافات مذهبی میان مسیحیان نسطوری و دیگر فرق مسیحی در زمینه مباحث کلامی باعث شد تا مدرسه جندی ‌شاپور در ایران رونق گیرد. با این مهاجرتها نفوذ اصول یونانی در جندی شاپور توسعه یافت. ضمن اینکه پادشاهان ساسانی توجه خاصی به پزشکان غیر ایرانی داشتند. در این دوره با وجود پزشکان ایرانی پادشاهان غالبا اطبای مسیحی یونانی یا سریانی را بر پزشکان بومی ترجیح می‌دادند. بنابراین در دوره ساسانی جندی‌ شاپور به‌ صورت یک مرکز دانشگاهی درآمد و به سرعت رشد کرد. ارتباط علمی و فکری حران با یونان و روم و بعدها با اسلام و مسیحیت، باعث شد که آنها ضمن اقتباس از علوم یونانی در انتقال آن به ایران و تمدن اسلام نقش بی بدیلی را ایفا کنند. رونق مرکز علمی جندی شاپور پس از اسلام نیز همچنان تداوم داشت و دانشمندان تربیت یافته در این مرکز به ارائه خدمات علمی مشغول بودند. طبیبان تربیت یافته در این مرکز از جمله خاندان بختیشوع که پیرو دین مسیحیت نیز بودند، مورد توجه برخی خلفای عباسی قرار داشتند.

برخی از نام آوران مرکز علمی حران

حرانی ها به ویژه در دوره عباسی، بیشترین کتابهای یونانی را به عربی ترجمه کرده اند که از آن به عنوان نهضت ترجمه یاد می شود. از مهمترین مترجمان صابئی حران ثابت بن قره (۲۲۱ - ۲۸۸) است که در دوره معتضد عباسی با بنوشاکر همکاری داشته است. این گروه در دوره دیلمیان نیز شایستگی قابل تقدیری از خود نشان داده اند و به تمدن اسلامی خدمت نموده اند . ابواسحاق صابئی[۵] معاصر با سید رضی یکی دیگر از دانشمندان معروف این گروه می باشد. می توان گفت که مراکزی چون حران، نصیبین، جندی ‌شاپور در واقع مراکزی برای تلاقی و برخورد فرهنگ‌های هندی، یونانی و سریانی بوده است، از این جهت در این مراکز شاهد رشد و شکوفایی اندیشه‌های متفاوت هستیم.

از دیگر دانشمندان تربیت یافته در حران می توان به ابوالمنهال عوف بن محلم حرانی ادیب عصر مامون، ابوالهیذام کلاب بن حمزه عقیلی شاعر و ادیب، ابوعبدالله محمد بن جابر بن سنان حرانی معروف به بتانی منجم و ریاضی دان، ابن وحشیه پزشک و گیاه شناس، فخرالدین ابن تیمیه حرانی محدث و فقیه، سنان بن فتح حرانی ریاضی دان، عبدالقادر بن عبدالقاهر حرانی فقیه و محدث، عز الملک محمد بن مختار مسبحی حرانی مورخ، ابوالمحاسن بن سلامه بن خلیفه حرانی مورخ، حماد بن هبه الله حرانی مورخ و ... اشاره کرد.

مراکز علمی اسلام از جمله حران پس از حملات متعدد صلیبی ها و پس از آن استیلای مغول از بین رفت. صلیبی ها با غارت آثار این مراکز و انتقال آن به اروپا و ترجمه ی آنها به زبان خود، زمینه های ظهور تمدن نوین اروپا را فراهم کردند. مغولها پس از تسلط بر این شهر آن را به تلی از خاک بدل کردند و همانند سایر شهرها و مراکز تمدنی ایران، آثار علمی را سوزانده و نابود کردند. افول تمدن اسلامی و اضمحلال عصر طلایی اسلام نیز به شدت متاثر از این دو واقعه ی مهم بوده است.  

تهیه کننده: سید اصغر سید ترابی

 

[۱]  یاقوت حموی، ج. ۱۹، ص ۱۵۷.

[۲] ابن قتیبه، عیون الاخبار، ج ۱، جزء ۲، ص ۲۱۵.

[۳] طبری، ج ۱، ص ۲۲۳.

[۴] احمد امین، ضحی الاسلام: ج ۱، ص ۳ - ۲۶۲.

[۵]  ابواسحاق ابراهیم بن هلال صابی (صابئی) (متوفی به سال ۳۸۴ ه. ق) از زبردست‌ ترین و بزرگترین کاتبان آل بویه به شمار می‌رفت.

کد خبر 6134

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 0 =